ترس.. مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی، کمی از یادها رفته... آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
نويسندگان برچسب:, :: 22:48 :: نويسنده : Mohammad sadeghi
از مـــرگ نمیترســـــم.. نظرات شما عزیزان:
داره رمضون میرسه برین بیرون همه ی این بغضارو که این روزا خوب خریدار داره
به بزرگی خودش قسم که حالتو خوب میکنه منم برات دعا میکنم
سلام خوبی ؟؟
پاسخ:مرسی خوبم
زندگی تفسیر سه کلمه است :
خندیدن … بخشیدن … فراموش کردن … پس بخند … ببخش … و فراموش کن ! میدونی خدا تو دنیات گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد داد بزنن و بگن "بسه دیگه نمی کشم" میدونی من به اونجا رسیدم صدای خورد شدنم رو حس می کنم اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــــــــــاد زدن ندارم شاید اگه داد بزنم سریع بیای ولی مثل آدمی شدم که می خواد داد بزنه و انگار یکی جلو دهنش رو گرفته واست نوشتم چون نتونستم داد بزنم حس بدی دارم تنهایی شکستن با وجود اینکه بدونی چند نفر دوست دارن خیلی بده اینکه فقط به خاطر اونا تحمل کنی و بازم مثل همیشه در جواب سوالاشون بگی خیلی خوبم و بزنی زیر خنده تو دنیات ماسک زندگیت بهم چسبیده خدا پاسخ: پيوندها
|
|||
![]() |